loading...
پرده ی خیال
محمد حسن زاده بازدید : 373 سه شنبه 27 مرداد 1394 نظرات (1)

 

مثل توام ولی به خدا بی گناه تر

با اینهمه دچار سرشتی تباه تر

مثل منی مذاب و کمی بعد سرد سرد

این هم نشان حادثه هایی سیاه تر

از فاصله چطور نگوییم، گرچه هست

این فاصله ز چیدن گندم گناه تر

تا کی من و تو پشت به خورشید می کنیم؟

تا کی شویم پیش همه روسیاه تر

اما نه، این نهایت ما نیست، شک نکن

این را که هست یک نفر از ماه،ماه تر

یک شب نگاهمان کند و بعد ناگهان

بر دردهای ما شود از ما گواه تر،

یا اینکه راهمان بدهد زیر چتر خود

وقتی نبیند از من و تو بی پناه تر!

وقتی تمام فاصله ها آب شد، شود

وضع من و تو هم پس از آن روبراه تر!

ندا جلالی

 

جهت خواندن نقدها به ادامه مطلب مراجعه کنید

 


 

درباره ما
Profile Pic
پرده ی خیال محل انتشار بحث های تولیدی، نقد شعر کهن و معاصر،بداهه سرایی شعر طنز و جدی با موضوعات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی و...پرداختن به بحث های موضوعی ادبیات و گزیده ی بهتریت اشعار شاعران کهن و معاصر است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی

    با عضویت در کانال تلگرام ما همیشه بروز باشید :)
    برای ورود به کانال کلیک کنید / دانلود تلگرام نسخه ویندوز